محیامحیا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

محیا

حوادث خوب و بد

سلام  دوستایه خوبم . حالتون خوبه ؟  منم خوبم . ولی نه خیلی خوب نیستم . این چندوقته یه کم ناخوش احوال بودم . خیلی مریض شدم . برایه همین بود مامانم حوصله وبلاگ نوشتن نداشت . چشمتون روزه بد نبینه ، یه عالمه امپول و سرم بهم زدن . اولاش خانم بودم گریه نمیکردم ولی دیگه نمی تونستم تحمل کنم . خوب چی کارکنم دردم می اومد . ازبیمارستان هم بدم می اومد . می خواستم بیام خونه و پیشه بابام باشم . دلم برای اسباب بازیهام و خونه تنگ شده بود .      عکسه بالا تو بیمارستان کرج بود . پایینی هم بیمارستان مفید.     درسته تو این مریضی خیلی اذیت شدم ولی یه چیزیش خوب بود و این که من فهمیدم چقدر همه دوستم دارن....
8 آبان 1392

باغ گلها

امسال به خاطره مریض بودنم نتونستیم بریم نمایشگاه کودک . عیبی نداره عوضش تابستون نمایشگاه گل که تو باغ گلهایه کرج بود رفتیم .  خیلی قشنگ بود .                          ...
7 آبان 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محیا می باشد